|

فرهاد
دارم یاد میگیرم زیاد جدی نگیرید
روزنامه جمهوری اسلامی: حجت الاسلام والمسلمين محمدجعفري گيلاني كه ازمبارزين صدر انقلاب است وسالهاست كه مسئوليت دفترتبليغات حوزه علميه قم را برعهده دارد,درنامه سرگشاده اي به آيت الله سيدجلال الدين طاهري امام جمعه سابق اصفهان ,ضمن يادآوري سوابق وي دربرخوردباآقاي منتظري ,به مواردي ازمطالب مطرح شده درنامه وي پاسخ گفت .متن كامل اين نامه كه نسخه اي ازآن به روزنامه جمهوري اسلامي ارسال شده ازنظرخوانندگان گرامي ميگذرد. بسم الله الرحمن الرحيم محضرآيه الله آقاي طاهري اصفهاني زيدعزه سلام عليكم نامه ي منسوب به جناب عالي ,كه صفحه هاي آغازين پاره اي ازجرايد ويژه رابه خوداختصاص داده بودباناباوري مروركردم .شگفتي نه ازآن روي بودكه حضرت عالي پس ازسه دهه امامت جمعه ,براثركهولت سن وكسالت مزاج وضعف اعصاب ,ازاين سمت كناره گيري فرموده ايد,چراكه بسياري از امامان جمعه ونمايندگان ولي فقيه چه درزمان حضرت امام خميني (ره )وچه دردوره زعامت رهبرمعظم انقلاب به دلايل گوناگوني استعفاياكناره گيري كرده يابه شهريااستان ديگري منتقل شده اندواين جريان ,داراي روندي طبيعي بوده است ;بل تعجب ازآن جهت بودكه بيانيه اي باادبيات اقتدارگرايان نوين وانحصارطلبان وزين به نام شماعليه نظام ديني صادرگرديده بودو براي نخستين بار,امام جمعه اي براي كناره گيري ازمنصب خود,خطاب به ملت ونه شهريااستان متبوع خويش بيانيه ي سياسي مي نوشت وژست اپوزيسيون مي گرفت .گرچه شيوه ي نگارش نامه ي يادشده ,كتابت آن رابه وسيله حضرت عالي دورمي نمودواحتمالاابه علت وضعيت خاص جسمي و روحي شما,تهيه ي آن به كسان ديگرسپرده شده بودولي چون به نام جناب عالي ,بازتاب يافت ,لازم آمدبه عنوان دوست ديرين ,نكاتي راباشما درميان بگذارم . من آن چه شرط بلاغ است باتومي گويم توخواه ازسخنم پندگيروخواه ملال جناب آقاي طاهري ! آن چه بيش ازهرامرديگري پرسش برانگيزاست ,اين است كه چرادر هنگامه اي كه رئيس جمهورجنگ افروزوخشونت ورزايالات متحده ي آمريكا, ايران اسلامي رامحورشرارت قرارداده واخيراابه طورمستقيم كشورمسلمان عراق رابه حمله ي نظامي تهديدمي نمايدوازسوي ديگردردرون كشورنيز گروهي قدرت پرست ,كيان دين ,سنبل هاوآموزه هاي آن (چون دين ,روحانيت و مرجعيت )راموردتهاجم قرارداده اندتاهم فضاي آرام كشوررامتشنج كنند وهم افكارعمومي راازمصائب بيرون مرزهابركنارسازندپديده ي كناره گيري جناب عالي تبديل به پروژه ي انتقام ازميراث ماندگارخميني كبير مي شود آياافراط پيشگاني كه باوجودشعارهاي عوام فريبانه ,ماندن درصحنه ي قدرت رابه هربهايي وباهراهرمي ترجيح مي دهندوهرازگاه ,سوژه اي را سازمي كنندتافضاي دماگوژي بركشورحاكم سازندومسيرمطالبات منطقي توده ي مردم رابه كژراهه بكشانند,اين بارسيادت وسوابق انقلابي شماراپل عبورازنظام قرارداده اند زنهارمزن دست به دامان گروهي كزحق ببريدندوبه باطل گرويدند چون خلق درآيندبه بازارحقيقت ترسم نفروشندمتاعي كه خريدند حضرت آقاي طاهري ! جناب عالي درفرجام خطابه ي سياسي مكتوب خودكه گويي بيانيه ي يكي ازسران ضدانقلاب فراري است وازراديوآزادي قرائت مي شود فرموده ايد:موضوعي راكه بايددرصدرمطالبم به رشته ي تحريرمي كشيدم مطرح مي كنم وپس ازفرازهايي درتمجيدوتجليل ازآقاي منتظري به حصر وي تاخته ونظام اسلامي رابادرشتي تمام به بادانتقادگرفته وهرچه دل تنگتان خواسته ,گفته ايد.مانيزازمهم ترين دل مشغولي شماسخن راآغاز مي كنيم . فرموده ايد:<مدارج علمي چه فقيه ومرجعي هم سنگ حضرت آيه الله منتظري است >پاسخ اين است كه درايام درسي حوزه ي علميه ي قم به مسجد اعظم سري بزنيدودردروس مراجع معظم تقليدشركت فرماييدتاتصديق كنيد چه كساني ازنظرعلمي بروي برتري دارند!گفته ايد:<معظم له نيمي ازحوزه است وحوزه نيمي ازاسلام >,شماكه به تعبيرخودتان براي حبوط روحانيت و سقوط مرجعيت ,آه جگرسوزسرمي دهيدوگريبان چاك مي زنيد,چرادرهمين روزهاكه اساس دين ,مرجعيت وروحانيت ,موردتهاجم بي رحمانه قرارگرفت , دم برنياورديدچگونه است كه حصريك مرجع ,به اعتقادشماآن هم به دستورشوراي عالي امنيت ملي كه رياست آن بارئيس جمهورمحترم مي باشدتوهين به عالم وآدم است ,اماجسارت واسائه ي ادب به همه ي مراجع وهمه ي مقلدان آنان ,موجب اعتراض جناب عالي نمي شود شماكه آقاي منتظري را<نيمي ازاسلام >مي دانيد,چرانسبت به مراجع ديگرچنين حساسيتي ازخودبروزنمي دهيدچراآن گاه كه هواداران شماو آقاي منتظري درمسجداعظم حسين آباداصفهان به مرجع تقليدي چون آي± الله العظمي خويي (ره )آشكارافحاشي مي كردند,مخالفت نورزيديدآيا مراجع تقليدبزرگي چون آيات عظام آقايان گلپايگاني واراكي رحمهماالله موردتوهين وجسارت باندمهدي هاشمي قرارنگرفتندوحتي شخص آقاي منتظري درخاطرات سياسي اش نسبت به آنان تمسخرروانداشته است (ص 732)وآيايكي ازهمين روزنامه نگاراني ,كه ازپيروان انديشه هاي مهدي هاشمي است ,وشمانظام ديني رابه خاطرحبس اومحكوم وسرزنش كرده ايد, كتابي عليه مرجعيت وروحانيت ننوشته ودراثرديگرش باصراحت نسبت به مقام آيه الله خويي توهين نكرده است (درشناخت حزب قاعدين زمان ,ص 75 و297) حقيقت اين است كه حرمت مرجعيت ,اولين بارتوسط حواريون افراطي آقاي منتظري ,شكسته شد,نه به وسيله ي جمهوري اسلامي ,اصولااچه كساني غيرازباندآدم كش مهدي هاشمي براي حذف مخالفان خودازروش شوم ترور استفاده كردندشماكه درغروب پيري درباشگاه آزادانديشي كباده ي جامعه ي مدني مي كشيد,چراآن گاه كه مهدي هاشمي به قتل وكشتاربي گناهان پرداخت , علم مخالفت برنيفراشتيدمگرآيه الله سيدابوالحسن شمس آبادي ,سيدروحاني كهنسالي نبود,به چه جرمي به فجيع ترين شكل ,اووچندين نفرديگرچون شيخ علي صفرزاده راكشتند آقاي منتظري نه تنهاازقاتل آن هادفاع كرد,بلكه پس ازمحاكمه و محكوميت مهدي هاشمي به اعدام ,ازامام براي اودرخواست عفونمود (خاطرات فقيه عاليقدر,ص 615)جناب طاهري !آن قدراززمان اين حوادث نگذشته كه افكارعمومي آن جنايت هاواين حمايت هارابه دست فراموشي بسپارد. لابدمي دانيدآقاي منتظري اي كه شمابراي اوسينه چاك مي كنيد,در خاطراتش باالفاظ ركيك نسبت به مقام بلندرهبرفقيدانقلاب اسلامي واستاد ومربي خودتوهين مي كند,آن هم اهانتي كه طبق شرع وقانون مجازات اسلامي (ماده 514و609)مستوجب تعزيراست .(ص 677679) چراشمادرقبال جسارت واهانت به ولي نعمت خود<حضرت امام خميني (ره )>به آقاي منتظري اعتراض نكرديد اماحكايت بركناري آقاي منتظري ازقائم مقامي رهبري برشماپنهان نيست واتفاقاابااين كه همواره يكي ازحاميان اميدنجف آبادي معدوم فاسدالاخلاق ومهدي هاشمي آدم كش خشونت پرست بوده ايد,لكن پس از ماجراي مهدي هاشمي ومواضع قاطع حضرت امام خميني ,شماخودرااز مدافعان ديدگاه امام مي نمايانديد. آقاي محمدي ري شهري ازقول شمانقل مي كندكه فرموده ايد:<حدود چهارماه قبل ازدستگيري مهدي هاشمي خدمت حضرت امام رسيدم ...ايشان بدون مقدمه فرمودند:<آقاي طاهري ,دريابيدآقاي منتظري را,اين وظيفه ي شماست >.احساس سنگيني ازشنيدن كلمه ي <وظيفه >مرابه نشستن واداشت . عرض كردم :وظيفه ي ماچيست امام فرمودند:برويدوباايشان صحبت كنيدوبگوييدمن روي شما سرمايه گذاري كرده ام ,اگرمي بينيدكه روحانيون درمقابل شمانمي ايستند,به اين دليل است كه من هستم واگرروزي من نباشيم آن هادرمقابل شماخواهند ايستاد,لذاشمانبايدضعفي داشته باشيدواين مهدي هاشمي بهانه اي است دست آن ها.اين كه شمابگوييدمن چهارماه است اورانديده ام ويافرستاده ام ازقول من دعوايش كرده اند,كفايت نمي كند.شمابايداعلاميه بدهيدكه مهدي هاشمي بامن هيچ ارتباطي نداردوكارهايش موردتائيدمن نيست ورفت وآمد اورابه بيت خودتان ممنوع كنيد. به ملاقات آقاي منتظري رفتم ...مطالب رامطرح كردم . آقاي منتظري گفت :خوب حالاتاببينيم . گفتم :آقااين امرولايت فقيه است ,مگرشماخودتان ولايت فقيه راقبول نداريدومگرآن راتدريس نكرده ايدو...>(خاطرات سياسي ,ص 29) ازآن جاكه ممكن است ,گذشت زمان وكهولت سن وناراحتي اعصاب , درفراموشي حوادث ايفاي نقش كنند,خاطره اي راازخودتان متذكرمي شوم : به يادداريدكه ساعت 22شب مورخ 65/8/7ازسوي شمابه منزل آقاي بنكدارفراخوانده شدم ودرحضورميهمانان ,شناسنامه ي خودرابه اين جانب داديدوبافريادوخشم ,اصراركرديدكه براي من گذرنامه تهيه كنيدتاازكشور خارج شوم وازبي صبري ,برآتش غيرت سپندشده بوديد.وقتي پرسيده شدكه چه حادثه اي رخ داده كه به چنين تصميمي رسيده ايد پاسخ داديد:من زنده باشم ودرمنزل آقاي منتظري به حضرت امام خميني ,توهين ,ناسزاودشنام بدهند,آن گاه ماجراي ملاقات خودباآقاي منتظري را(درروزپس ازدستگيري مهدي هاشمي )بيان كرديدوخاطرنشان ساختيدكه وي اجازه ي صحبت كردن به من ندادومرابه دامادش (آقاي هادي هاشمي )حواله داد,ولي پس ازيك ساعت گفت وگوباسيدهادي ,وعده اي كه درآن جابودندچيزي جزتوهين وفحاشي به امام ,دستگيرم نشد.لذاآن جارا باخشم واندوه ترك كردم , سرانجام ,كوشش به عمل آمدتاشماآرام گيريدوبه محضرتان يادآوري شدكه هنراين است كه آدمي دركشورخودش منشاكاري گرددنه اين كه با جلاي وطن ,غم غربت هم برغم هاي ديگرش افزوده شود.اين گفت وگوچهار ساعت به درازكشيدتاجناب عالي ازدرخواستتان منصرف شديد. يادآوري آن نقل قول واين خاطره بدان جهت بودكه حضرت عالي ,هم در فضاي روزهاي عزل آقاي منتظري قراربگيريدوهم سابقه ي تصميم هاي پرشتاب خودرابه خاطرآوريد. كسي راكه مغزش بودپرشتاب فراوان سخن باشدوديرياب باري ,جناب عالي نيك مي دانيدكه ديدگاه امام خميني <ره >درباره آي± الله منتظري ,چيزي جزمفادنامه ي 68/1/6نيست ونامه 68/1/8 نامه اي مصلحتي بودكه پس ازپافشاري سران سه قوه ورئيس مجلس خبرگان رهبري وبعدازاستعفاي آقاي منتظري نگاشته شد.افزون برآن ,وي هيچ گاه مفادنامه ي 68/1/8حضرت امام مبني برتصفيه بيتش ازافرادناصالح و جلوگيري ازرفت وآمدمخالفان نظام به آن جارفتارنكرد.بنابراين امام خميني (ره ),اظهاراميدواري كرده بودندكه آقاي منتظري خودراازنظام ديني جدانكندودرحل مشكلات فقهي آن ,همكاري نمايد,اماسوگمندانه اونه تنها چنين نكرد,بل تمام مساعي اش رابه كارگرفت تاآن چه خوددرباب ولايت فقيه رشته بود,پنبه كندوبه تكثيرشبهه ,عليه ولايت فقيه وقانون اساسي بپردازدكه توضيح آن مجال ديگري مي طلبد.اگرهنوزهم به آن روح ملكوتي ايمان داريد,يادآوري فرازهايي ازنامه ي 68/1/6آن حضرت ,درتعديل مواضع كنوني شماراهگشاست .امام درقسمتي ازاين نامه خطاب به آقاي منتظري ,مي فرمايد: <...به قدري مطالبي كه مي گفتيدديكته شده منافقين بودكه من فايده اي براي جواب آن هانمي ديدم مثلادرهمين دفاعيه ي شماازمنافقين تعدادبسيار معدودي كه درجنگ مسلحانه عليه اسلام وانقلاب محكوم به اعدام شده بودند رامنافقين ازدهان وقلم شمابه آلاف والوف رساندندومي بينيدكه چه خدمت ارزنده اي به استكباركرده ايد.درمسئله مهدي هاشمي قاتل ,شمااوراازهمه ي متدينين متدين ترمي دانستيدوبااين كه برايتان ثابت شده بودكه اوقاتل است , مرتب پيغام مي داديدكه اورانكشيد...نامه هاوسخنراني هاي منافقين كه به وسيله شماازرسانه هاي گروهي به مردم مي رسيدضربات سنگيني براسلام و انقلاب زدوموجب خيانتي بزرگ به سربازان گمنام امام زمان روحي له الفدا وخون هاي پاك شهداواسلام وانقلاب گرديد.براي اين كه درقعرجهنم نسوزيدخوداعتراف به اشتباه وگناه كنيدشايدخداكمكتان كند...> جناب آيه الله طاهري ! همه ي كساني كه باديدگاه هاي گذشته ي شماآشنايي دارند,مي دانندكه از چه فرازوفرودي درايستارسياسي برخورداربوده ايد;حمايت هاي آتشين شما ازنامزدي ابوالحسن بني صدربراي رياست جمهوري وجانبداري هايتان ازاميد نجف آبادي كه اولين حاكم شرعي بودكه حكم تروردادوخودنيزبه آلودگي ها مبتلابودومرحوم آيه الله خادمي اصفهاني درنامه اي به حضرت امام ازمظالم ومفاسدوي شكوه سردادونيزدفاع شماازمهدي هاشمي وكينه جويي تان با سران حزب جمهوري اسلامي ,چون شهيدمظلوم آيه الله دكتربهشتي بدان سان كه درلشگرامام حسين (ع )كه تحت تاثيرشمابود,كسي راياراي نام بردن ازآن اسوه ي دوران نبودودرخواست تغييرقانون اساسي براي تمديددوره رياست جمهوري آقاي هاشمي رفسنجاني واهانت هاي بعدي شمانسبت به ايشان پس ازدوم خردادگوياي مواضع ناسخته ونسنجيده ي شمادرگذشته است . اين پيشينه ي سياسي ,شمارادرمحافل سياسي ومذهبي فردي ساده انديش وپرالتهاب شناسانده بود,ولي كمتركسي تصورمي كردكه ائتلاف اعلام نشده ي افراطيون جبهه ي دوم خردادكه روزي شعارعبورازخاتمي سر مي دادندبابقاياي باندمهدي هاشمي ,شمارادرمهلكه اي افكندكه آقاي منتظري راافكند.واسفا<بنگركه رابه قتل كه دلشادكرده اي !>رسول عظيم الشان اسلام (ص )فرمودند:<ثلاث اخافهن علي امتي من بعدي ,الضلاله بعدالمعرفه ,مضلات الفتن وشهوه البطن والفرج ;ازسه چيز,پس ازخودبرامتم بيمناك هستم :1گمراهي پس ازشناخت حق 2فتنه هاوآشوب هاي اغواگر3 شكم پرستي وشهوتراني .>(جامع السادات ,ج ,2ص 4) آشوب هاي گمراه كننده همان است كه شخصيتي مانندآقاي طاهري رادر مسيري قرارمي دهدكه پرونده ي سياهي ازنظام اسلامي كه دستاوردخون هزاران شهيدوجانبازاست ارايه مي كند,بدان سان كه تاكنون كمتر ضدانقلابي ,چنين كرده است ! حضرت آقاي طاهري ! جناب عالي ازبه مسلخ ومقتل بردن آزادي وعدالت سخن رانده ايد,آيا به راستي اگرآزادي نبود,حضرت عالي مي توانستيدرسماوعلناعليه نظام ديني بيانيه صادركنيدوپاره اي ازروزنامه هاي زنجيره اي ,همراه بارسانه هاي بيگانه ,آن راباآب وتاب نقل كنندفراموش كرده ايدسال هاي 41و42راكه درمدرسه ي خان حجره داشتيدوازترس ووحشت حاضرنبوديددرمتن حوادث قراربگيريدوبه هنگام شستن ظرف ها,بابرخي ازمطلعان نجوا مي كرديد. جناب آقاي طاهري ! حضرت عالي نبايدبي خبرباشيدكه ازرهبري نظام تاشهروندان عادي مي دانندكه كشورباكاستي هاوكمبودهايي درساحت هاي گوناگون مواجه است وازهمين منظربودكه رهبرمعظم انقلاب اصلاحات رادرسه حوزه ي فقرو فسادوتبعيض متبلوردانستندوبه دنبال تاكيدات ايشان وصدوربيانيه ي 8 ماده اي حضرتش ,ستادمبارزه بامفاسداقتصادي تشكيل شد,اماسخن اين است كه گويي دراين بيست وچهارسال هيچ كاري صورت نگرفته است .آيادر قلمروداخلي ,افزايش ظرفيت دانشگاه هاوفارغ التحصيلان دانشگاهي ,رشد باسوادي ,گسترش شبكه ي راه هاي شهري وروستايي ,آب وبرق وتلفن وگاز, سامان دهي صنايع دفاعي وگسترش چترحمايتي برخانواده هاي بي بضاعت , طراحي واجراي ده هاسدبزرگ وتوسعه ي مراكزبهداشت ودرمان و...قابل انكاراست وآيادرعرصه ي سياست خارجي كشوري رامستقل تراز جمهوري اسلامي سراغ داريد جناب عالي تصورمي كنيددركدام كشورجهان ,اتوپياي موردنظرتان تحقق يافته كه جمهوري اسلامي رابه خاطرعدم عملياتي كردن آن محكوم مي كنيدشماكه باشدت وحدت ازجابه جايي قدرت دم زده ايد,چراخوددر سه دهه مسندنشين ثابت امامت جمعه ي اصفهان بوده ايدودراين مدت بلند,به چه ميزان درجذب روحانيان اصفهاني ومردم متدين آن خطه موفق بوده ايد چه شدكه نمازجمعه اي كه درميدان امام اصفهان باجمعيت انبوه اقامه مي شد, به رقم اندكي دريكي ازمساجددرزمان امامت شماتقليل يافت وچرا هم اكنون نمازجماعت برخي ازعلماي اصفهان ازنمازجمعه ي شماپرجمعيت تر است وقتي جناب عالي درمدت 30سال مسئوليت خودازچنين دستاوردي برخورداريد,چگونه به خودحق مي دهيدبه عالم وآدم بتازيدوهمه چيزرا يكسره سياه وتاريك بينگاريد. هزارنكته ي باريك ترزموي اين جاست نه هركه سربتراشدقلندري داند شماكه سخن ازپيوستن به اجدادطاهرينتان به ميان مي آوريد,آيامطمئن هستيدكه آن پاكان ازسياه نماياندن كارنامه ي تنهاكشورشيعه ي جهان وتنها حامي مستضعفان وپابرهنگان (لااقل فلسطينيان )خشنودندوآياازنظرفقهي و طبق آموزه هاي ديني ,ايجادزمينه ي بلواوآشوب كه ممكن است به قتل و خشونت وخون ريزي وهتك حرمت بي گناهان بينجامدجرم كمي است واگر بنابوددشمنان قسم خورده ي اين مرزوبوم ,بيانيه اي به زبان فارسي منتشر كنند,بيش ازآن چه به نام شماپراكنده گشت ,منتشرمي كردند<اين تذهبون !> باوجودهمه ي اين ها,چه كسي مسئول وضعيت كنوني است آيابه غيراز افراط گرايان فتنه انگيزي كه هنري جزتشنج آفريني ومعركه گيري ندارندوگاه رسماعليه رياست محترم جمهوري به نارواسخن مي گويند,كس ديگري مسوئول است وآياشخص جناب عالي به عنوان حامي اين كسان ,درپيدايش وضعيت موجودمقصرنيستيدچه كساني بابرنامه هاي اقتصادي دولت مخالفت مي كنندآياكساني كه تاديروزازسوسياليسم اقتصادي سخن مي راندندو امروزازسوسياليسم تعديل شده ,مي توانندباسياست خصوصي سازي دولت خدمتگزارهمراهي كنند! حضرت عالي كه ازآقازاده هاوچپاولگران بيت المال فرياداندوه سرداده ايد,آيانسبت به نزديكان خودنيزازچنين حساسيتي برخورداريد,اگر هستيدچراافشانمي كنيداگرحفظ حرمت نمي بوددراين باره باشماسخن ها داشتم . نكته هارفت وحكايت كس نكرد جانب حرمت فرونگذاشتيم جناب آي± الله طاهري ! هيچ مي دانيدمطبوعاتي كه شماازذبح نامطبوع آنان وحبس نامشروع اصحابشان برآشفته ايد,چه حجمي ازشبهه هاراعليه عقايدوارزش هاي ديني اين مردم مظلوم كه براي آنان دل مي سوزانيدپراكنده اندآيافراموش كرده ايدوقتي دادگاه اين مطبوعات تشكيل شدبسياري ازروزنامه نگاران , طنزنويسان وطراحان به خطاهاي خويش اعتراف كردند;في المثل مديرمسئول روزنامه عصرآزادگان (يعني وارث روزنامه هاي جامعه ,توس ونشاط )در دومين جلسه دادگاه خودباصراحت گفت :<درمورداتهاماتي كه به اصول و ارزش هاي اسلامي مربوط مي شود,دفاع ندارم وخودمن نيزشاكي هستم ...من تنهاحق يك راي داشتم ودرموردانتشارروزنامه تذكراتي داشتم كه دوستان به آن اعتنانمي كردند.>(آفتاب يزد,3آبان ,79ص 9) يكي ازنويسندگان اين روزنامه هانيزدرجلسه دادگاه گفت :<مواردي را كه به عنوان توهين واهانت واشاعه اكاذيب است اكثراامي پذيرم ...درمورد اشاعه اكاذيب نيزآن راخطايي مي دانم كه بربرخي مطالب من رفته است , دفاعي ندارم .آدم ,هم اشاعه اكاذيب بكندوهم ازخودش دفاع كند,اين هم مي شوديك مصداق بي حيايي ...>.(كيهان ,25آبان ,79ص 15) بااين ترتيب ,شماآقاي طاهري ازچه دفاع مي كنيد به نايافت رنجه مكن خويشتن كه تيمارجان باشدورنج تن جناب آقاي طاهري ! اندوهگنانه ,شمادرپردازش مفاهيمي كه بدان هاتمسك كرده ايد,دچار نارسايي انديشه هستيد;درمثل تعاريفي كه از<جمهوري >,<جامعه مدني >و <انقلاب >ارائه نموده ايد,باتعاريف علمي آن هابه كلي فاصله دارندمثلاامراد حضرت عالي ازجامعه ي مدني چيست آيامنظورتان جامعه ي سياسي در دوران باستان است ياجامعه ي مدني به تفسيردوران مدرنيته ودرصورت دوم آياهگلي مي انديشيدياجان لاكي ياچون ژان ژاك روسومي پنداريديادر حال وهواي دوران پسامدرن سيرمي كنيدودرصورت اخيربه تلقي نئوماركسيست هاي پست مدرن ,گرايش داريديابه نظريه پردازان ليبرال دموكراسي كداميك ازاين ها,جامعه ي مدني رابه <معناي نقدوانتقادمداوم برنامه هاي حكومت >تفسيركرده اندتداخل اين برداشت باسنجه هاي دموكراسي چسان قابل رفع است حضرت آقاي طاهري ! آيامجمع تشخيص مصلحت نظام ,مطابق اصل يكصدودوازدهم قانون اساسي رسميت نداردوآياتعيين اعضاي ثابت ومتغيرآن ازوظايف و اختيارات رهبري نيست چگونه است كه اگرافرادموردنظرشماكه ميزان تشخيص مصلحتتان ازهمين بيانيه ي سياسي هويداست انتخاب شوند,مجمع تشخيص مصلحت ,ازاركان نظام بل درراس اموراست ولي اگراين گزينش مطابق سليقه ي شمانبود,بافت آن ,نامطلوب است وعدم حضورافراطيان , موجب بي اعتباري آن است دادگاه ويژه روحانيت نيزازيادگارهاي حضرت امام خميني است ,كه طبق اصل چهارم وپنجاه وهفتم قانون اساسي داراي جايگاه قانوني است وحتي اگر درقانون اساسي هم نيامده باشدازشوون رهبري است ,مانندنصب امامان جمعه ,نمايندگان ولي فقيه دردانشگاه هاو..بااين حال اگرشمااقدام حضرت امام راقانوني مي دانيد,چه باعث شده كه اكنون اعتبارقانوني خودرا ازدست بدهدواگرمعتقديدامام ,برخلاف قانون رفتاركرده است ,چراآن روز بيانيه ي سياسي ننوشتيدواعتراض نكرديد.شماوماخوب مي دانيم كه حقيقت , امرديگري است ,<گرت باوركندورنه سخن اين بودوماگفتيم >ولي بدانيدكه خداي سبحان مي فرمايد:<ولايجرمنكم شنئان قوم علي الاتعدلوااعدلواهو اقرب للتقوي ;دشمني باجمعيتي ,شمارابه گناه وترك عدالت نكشاند!عدالت كنيدكه به پرهيزگاري نزديكتراست >.(مائده 8)درخاتمه به يادداستان ابن عباس ومعاويه افتادم كه ابن عباس مي گويد:درزمان رسول الله (ص )به اتفاق معاويه قدم مي زديم وازخبرهاي تازه كه هرروزبه گوش مي رسيد,سخن مي گفتيم تصادفااعلي (ع )نمايان گشت .معاويه شروع كردبه توهين وناسزاگويي نسبت به اميرالمومنين .من ناراحت شدم وبه معاويه اعتراض كردم كه چرابه علي (ع )جسارت مي كني ,مي دانم كه هدف تورسول خدا(ص )است ,<انماتريد به رسول الله >ولي چون جوحاكم اجازه نمي دهدبه پيامبرجسارت كني به ريشه واصل پيامبر(ص )كه علي است مي تازي .درواقع اعتراض جناب عالي هم ,متوجه حضرت امام خميني است ,ولي چون فضاي حاكم بركشور,چنين اجازه اي نمي دهد,نظام اسلامي ,اين تنهايادگارآن پيرسفركرده ,رامورد تهاجم قرارداده ايد.اميدوارم يك بارديگرنامه ي منسوب به خودرادرخلوت انس مروركنيد,تابدانيدچه ستمي برخودوامام وشهيدان واسلام روا داشته ايد. خداوندا,ماراازآنان مگردان كه ايشان رابه خودبازگذاشتي ,تابه تيغ هجران خسته گشتند.آري چه باركشدريسمان گسسته وچه به كارآيد كوشش ,ازبنده ي نبايسته ودربيگانگي زيسته ! نه هركه راه ديد,درراه برفت .نه هركه رفت ,به مقصدرسيد.بس كس كه شنيدونديدوبس كه ديدونشناخت وبس كس كه شناخت ونيافت ! پروردگارا,ماراراه راست بنماي ,راه آنان كه نيكوداشت كردي آن هارا,نه راه آنان كه برآن هاخشم گرفتي ونه راه گمراهان . والسلام علي من التبع الهدي > محمدجعفري گيلاني 1381/4/23 ةشماكه به تعبيرخودتان براي هبوط روحانيت وسقوط مرجعيت آه جگرسوز سرمي دهيدوگريبان چاك مي زنيد,چرادرهمين روزهاكه اساس دين , مرجعيت وروحانيت موردتهاجم بي رحمانه قرارگرفت ,دم برنياورديد. ةچگونه است كه حصريك مرجع به اعتقادشما,آن هم به دستورشوراي عالي امنيت ملي كه رياست آن بارئيس جمهورمحترم مي باشدتوهين به عالم وآدم است !اماجسارت واسائه ي ادب به همه مراجع ومقلدان آنان ,موجب اعتراض جناب عالي نمي شود ةهمه كساني كه باديدگاههاي گذشته شماآشنايي دارندمي دانندازچه فرازو فرودي درايستارسياسي برخورداربوده ايد. ةشمادرپردازش مفاهيمي كه بدان هاتمسك كرده ايد,دچارنارسايي انديشه هستيد.
"What's New" section.
|
|
Illustrations
Iconsand Logos Computer Graphics
Photography
Blackand White Color
Photographs of Paintings
Oil Watercolor
email me: |
 |
|